بدن ما اصلیترین آفرینش ماست، وسیلهای که برای بیان خود در جهان فیزیکی انتخاب کردهایم. با مشاهده، گوش دادن و احساس بدنمان، میتوانیم اطلاعات زیادی درباره الگوهای انرژی روحی، ذهنی و احساسی خود دریافت کنیم. بدن مکانیسم بازخورد اصلی ماست که میتواند نشان دهد چه چیزهایی در شیوه فکر کردن، بیان کردن و زندگی کردن ما مؤثر است و چه چیزهایی نیست.
هر کودک معمولی که در محیطی نسبتاً مثبت رشد کرده باشد، بدنی زیبا، پر از زندگی و سرشار از شادابی دارد. این زیبایی، سرزندگی و شادابی صرفاً انرژی طبیعی جهان است که بدون مانع از درون عبور میکند و تحت تأثیر عادتهای منفی قرار نگرفته است.
کودکان کوچک در محیطهای حمایتی کاملاً خودجوش و طبیعی هستند. وقتی گرسنهاند، میخورند؛ وقتی خستهاند، میخوابند؛ و دقیقاً همان چیزی را که احساس میکنند، بیان میکنند. بنابراین، انرژی آنها مسدود نمیشود و همواره از انرژی طبیعی خود تجدید نیرو میکنند و شاداب میشوند.
اما چون هیچیک از ما تربیتی حتی نزدیک به کامل نداشتهایم، خیلی زود شروع به شکلدادن عادتهایی میکنیم که خلاف انرژی طبیعی ماست. این عادتها برای بقا در دنیای پر از اختلالاتی که در آن زندگی میکنیم، طراحی شدهاند. این الگوها را از خانواده، دوستان، معلمان و جامعه به طور کلی میگیریم.
با تقلید از رفتارهایی که در دیگران مشاهده کردهایم یا تلاش برای پیروی از قوانینی که دیگران وضع کردهاند، ممکن است در مسیری حرکت کنیم که برخلاف جریان طبیعی خودمان است. ما دیگر بر اساس آنچه بهصورت فیزیکی و احساسی میدانیم، عمل نمیکنیم؛ دیگر آنچه واقعاً احساس میکنیم را نمیگوییم و انجام نمیدهیم.