مهدی سردهقان

مهدی سردهقان

دانلود برترین کتاب های خارجی با ترجمه اختصاصی و بدون سانسور
مهدی سردهقان

مهدی سردهقان

دانلود برترین کتاب های خارجی با ترجمه اختصاصی و بدون سانسور

زندگی در نور - فصل دوازدهم - احساسات


 

یکی از رایج‌ترین مشکلاتی که در کارم با آن مواجه می‌شوم این است که بسیاری از افراد با احساسات خود ارتباط ندارند. وقتی احساسات خود را سرکوب و مسدود می‌کنیم، نمی‌توانیم با جهان درون خود ارتباط برقرار کنیم، صدای شهودی خود را نمی‌شنویم، و قطعاً نمی‌توانیم از زندگی لذت ببریم.

 

به نظر می‌رسد که بسیاری از مردم در دوران کودکی خود حمایت عاطفی کافی دریافت نکرده‌اند. والدینمان نمی‌دانستند چگونه از احساسات خود حمایت کنند، چه برسد به احساسات ما. شاید آن‌ها به دلیل مشکلات و مسئولیت‌های زندگی‌شان بیش از حد درگیر بودند و نتوانستند پاسخ عاطفی و توجه لازم را به ما بدهند.

 

علت هر چه باشد، اگر حس کنیم کسی نیست که به ما گوش دهد و به احساساتمان اهمیت دهد، یا اگر هنگام بیان احساساتمان با واکنش منفی مواجه شویم، به زودی یاد می‌گیریم که احساساتمان را سرکوب کنیم. وقتی احساسات خود را در خود نگه می‌داریم، جریان انرژی زندگی در بدنمان بسته می‌شود. انرژی این احساسات ناشناخته و بیان‌نشده در بدنمان باقی می‌ماند و باعث ناراحتی‌های عاطفی و جسمی و در نهایت بیماری می‌شود. ما بی‌حس و تا حدودی بی‌جان می‌شویم.

 

در هر کارگاهی که برگزار می‌کنم، با افرادی روبه‌رو می‌شوم که در طول زندگی خود احساساتشان را سرکوب کرده‌اند. بسیاری از مردم از احساس کردن آنچه به‌اصطلاح «احساسات منفی» نامیده می‌شود، مانند غم، رنج، خشم، ترس، و ناامیدی، می‌ترسند. آن‌ها می‌ترسند که اگر این احساسات را تجربه کنند، غرق در آن‌ها شوند و دیگر نتوانند از آن خارج شوند.

 

 

 


در حقیقت، عکس این موضوع درست است. وقتی آماده باشید تا به طور کامل یک احساس خاص را تجربه کنید، انرژی مسدودشده به سرعت آزاد می‌شود و آن احساس از بین می‌رود. وقتی با کسی که احساسات سرکوب‌شده دارد مشاوره می‌کنم، او را حمایت می‌کنم تا وارد آن احساس شود و اجازه دهد که او را فراگیرد. معمولاً وقتی آن احساس به‌طور کامل تجربه و بیان می‌شود، در عرض چند دقیقه از بین می‌رود. تماشای افرادی که یک احساس دردناک را برای سی، چهل، یا پنجاه سال سرکوب کرده‌اند و آن را در عرض چند دقیقه رها می‌کنند و آرامش را جایگزین آن می‌بینند، شگفت‌آور است. (در این فرآیند ممکن است نیاز به حمایت یک درمانگر یا گروه حمایتی باشد.)

 

پس از تجربه و رهایی از احساسات مسدودشده گذشته، جریان انرژی و سرزندگی بیشتری زندگی‌تان را غنی می‌کند. بسیار مهم است که یاد بگیرید در زمان بروز احساسات با آن‌ها ارتباط داشته باشید؛ به این ترتیب، احساسات می‌توانند به حرکت خود ادامه دهند و کانال ارتباطی‌تان پاک باقی بماند.

 

احساسات ذاتاً متغیر هستند و مانند آب‌وهوا به‌طور مداوم تغییر می‌کنند. در طول یک ساعت، یک روز، یا یک هفته ممکن است از طیف گسترده‌ای از احساسات عبور کنیم. اگر این موضوع را درک کنیم، می‌توانیم از تمام احساسات خود لذت ببریم و اجازه دهیم به‌طور طبیعی تغییر کنند. اما زمانی که از احساساتی مثل غم یا خشم می‌ترسیم، به‌نوعی ترمز احساسی می‌زنیم و از تجربه کامل آن‌ها اجتناب می‌کنیم. در نتیجه، در میان راه گیر می‌افتیم و هیچ‌وقت از آن عبور نمی‌کنیم.

 

افرادی که به کارگاه‌های من می‌آیند معمولاً می‌خواهند یاد بگیرند چگونه «مثبت فکر کنند» تا از احساسات منفی خود خلاص شوند. آن‌ها از این‌که من به آن‌ها توصیه می‌کنم بیشتر، نه کمتر، احساسات منفی‌شان را تجربه کنند، متعجب می‌شوند! تنها با دوست داشتن و پذیرفتن تمام جنبه‌های وجودمان می‌توانیم آزاد و رضایتمند باشیم.

 

ما تمایل داریم برخی احساسات را «دردناک» بدانیم و از آن‌ها اجتناب کنیم. اما تجربه درد در واقع مقاومت در برابر یک حس است. درد مکانیزمی در بدن است که به ما کمک می‌کند از آسیب جسمی جلوگیری کنیم یا نشان دهد بخشی از بدن نیاز به مراقبت دارد. اگر دستتان را روی اجاق داغ بگذارید، احساس درد می‌کنید؛ این درد مقاومت در برابر حس گرمای شدید است که شما را وادار می‌کند دستتان را عقب بکشید و از آسیب بیشتر جلوگیری کنید. اگر هم بیش‌ازحد تماس داشته باشید و دچار سوختگی شوید، درد بعدی نشان‌دهنده نیاز بدن به بهبودی است.

 

در سطح جسمانی، درد مکانیزم مفیدی است، اما اگر حس خاصی واقعاً خطرناک نباشد، می‌توانید خود را در برابر آن آرام کنید و درد کاهش یافته یا از بین می‌رود. برای مثال، اگر ماهیچه‌ای را بیش از حد کشش دهید، ابتدا احساس درد می‌کنید، اما با ادامه آرامش در وضعیت کششی، این درد از بین می‌رود. در زایمان، اگر زنی در برابر حس شدید مقاومت کند، درد زیادی را تجربه می‌کند. هرچه بیشتر بتواند با این حس همراه شود، درد کمتری احساس می‌کند.

 

در سطح احساسی، مقاومت ما در برابر یک احساس است که باعث درد می‌شود. اگر به‌خاطر ترس از یک احساس خاص، آن را سرکوب کنیم، درد احساسی را تجربه می‌کنیم. اما اگر به خود اجازه دهیم آن را به‌طور کامل حس کنیم و بپذیریم، به‌صورت یک حس شدید ظاهر می‌شود، اما نه به‌عنوان یک درد.

 

هیچ احساس «منفی» یا «مثبتی» وجود ندارد؛ ما با رد یا پذیرش آن‌ها، این برچسب‌ها را به آن‌ها می‌دهیم. به نظر من، تمام احساسات بخشی از حس زنده بودن هستند که به‌طور مداوم تغییر می‌کنند. اگر تمام احساسات مختلفی که تجربه می‌کنیم را دوست داشته باشیم، مانند رنگ‌های متنوع رنگین‌کمان زندگی خواهند شد.

 

در اینجا به برخی از احساساتی که افراد بیشتر از آن‌ها می‌ترسند و یک پیشنهاد برای مواجهه با آن‌ها اشاره می‌شود:

 

ترس: مهم است که ترس‌های خود را بپذیرید و تأیید کنید. اگر خود را بابت ترسیدن بپذیرید و بیش‌ازحد تلاش نکنید تا ترس‌ها را پشت سر بگذارید، احساس امنیت بیشتری خواهید کرد و ترس کمتر می‌شود. زمانی که آماده هستید، ریسک کنید، اما خود را مجبور به انجام کارهایی که هنوز آماده‌اش نیستید نکنید.

 

غم: غم با باز شدن قلبتان مرتبط است. اگر به خود اجازه دهید غمگین شوید، به‌ویژه اگر بتوانید گریه کنید، قلبتان بیشتر باز می‌شود و می‌توانید عشق بیشتری احساس کنید. اگر ممکن است، از کسی که شما و غمتان را می‌پذیرد و می‌تواند در کنار شما باشد، حمایت و آرامش بخواهید.

 

اندوه: اندوه، شکل شدیدتری از غم است که به پایان یا از دست دادن چیزی مرتبط است. این فرآیند راهی برای رها کردن گذشته است تا برای پذیرش چیزهای جدید آماده شویم. بسیار مهم است که به خود اجازه دهید کامل سوگواری کنید و این فرآیند را کوتاه نکنید. اندوه به‌صورت موج‌هایی ظاهر می‌شود که ابتدا نزدیک به هم هستند و به‌تدریج فاصله می‌گیرند. اندوه ممکن است مدت طولانی ادامه یابد یا به‌طور دوره‌ای بازگردد. لازم است آن را بپذیرید و هر مقدار حمایتی که برای عبور از این مرحله نیاز دارید، به خود بدهید.

 

آسیب‌دیدگی: آسیب‌دیدگی نوعی از آسیب‌پذیری است که معمولاً با دفاع یا سرزنش پوشانده می‌شود تا از اعتراف به حس واقعی خود اجتناب کنیم. مهم است که احساسات آسیب‌دیدگی را به‌صورت مستقیم و، اگر ممکن است، بدون سرزنش بیان کنید (به‌عنوان‌مثال: «احساس کردم وقتی مرا دعوت نکردی، خیلی ناراحت شدم» به‌جای «تو به احساسات من اهمیتی نمی‌دهی. چطور می‌توانی این‌قدر بی‌ملاحظه باشی»).

 

ناامیدی: این حالت می‌تواند نتیجه بی‌اعتمادی به خود، نادیده گرفتن احساسات و نیازها، یا عدم مراقبت کافی از خود باشد. شاید نیاز داشته باشید با خود صادق‌تر باشید و محکم و قاطع عمل کنید. ناامیدی همچنین می‌تواند مرحله‌ای باشد که هنگام رها کردن الگوهای کنترل قدیمی و یادگیری تسلیم به قدرت برتر خود تجربه می‌کنید.

 

خشم: زمانی که از قدرت واقعی خود غافل می‌شویم و به دیگران اجازه می‌دهیم بیش‌ازحد بر ما تسلط داشته باشند، دچار خشم می‌شویم. معمولاً این خشم را سرکوب کرده و بی‌حس می‌شویم. اما وقتی دوباره به قدرت خود متصل می‌شویم، اولین چیزی که احساس می‌کنیم خشم انباشته‌شده است. بنابراین، برای بسیاری از افرادی که به آگاهی بیشتری دست می‌یابند، احساس خشم نشانه مثبتی است؛ زیرا نشان‌دهنده بازپس‌گیری قدرت آن‌ها است.

 

اگر در زندگی اجازه نداده‌اید خشم خود را به‌طور کامل تجربه کنید، ممکن است موقعیت‌ها یا افرادی را به‌وجود آورید که خشم شما را تحریک کنند. در این مواقع، بیش‌ازحد بر مشکل بیرونی تمرکز نکنید؛ فقط اجازه دهید خشم را احساس کنید و آن را به‌عنوان نشانه قدرت خود بشناسید. یک آتشفشان را در درون خود تصور کنید که فوران می‌کند و شما را با قدرت و انرژی پر می‌کند.

 

اغلب افراد از خشم خود بسیار می‌ترسند و نگران‌اند که باعث انجام کاری مضر شود. اگر این ترس را دارید، سعی کنید فضایی امن ایجاد کنید که بتوانید خشم را به‌طور کامل احساس و ابراز کنیدتنها، یا با کمک یک درمانگر یا گروه حمایتی. به خود اجازه دهید فریاد بزنید، جیغ بکشید، بالش‌ها را بکوبیدهر کاری که حس می‌کنید لازم است انجام دهید. وقتی این کار را در محیطی امن انجام دهید (و ممکن است نیاز باشد آن را به‌طور منظم تکرار کنید)، دیگر از انجام کارهای مخرب نمی‌ترسید و می‌توانید موقعیت‌های زندگی خود را مؤثرتر مدیریت کنید.

 

اگر فردی هستید که در زندگی خود خشم زیادی را احساس و ابراز کرده‌اید، باید به دنبال آسیبی که زیر این خشم نهفته است بگردید و آن را ابراز کنید. احتمالاً از خشم به‌عنوان یک مکانیزم دفاعی برای اجتناب از آسیب‌پذیر شدن استفاده می‌کنید.

 

یکی از کلیدهای مهم در تبدیل خشم به پذیرش قدرت خود، یادگیری قاطعیت است. یاد بگیرید خواسته‌های خود را بیان کنید و بدون تأثیرگذاری غیرضروری دیگران، آنچه می‌خواهید انجام دهید. وقتی دیگر قدرت خود را به دیگران واگذار نکنید، دیگر احساس خشم نخواهید کرد.

 

پذیرش احساسات خود ارتباط مستقیمی با تبدیل شدن به یک کانال خلاق دارد. اگر به احساسات خود اجازه جریان ندهید، کانال شما مسدود خواهد شد. ذخیره کردن حجم زیادی از احساسات، انرژی مسدود یا هیجانات فورانی درون شما ایجاد می‌کند که مانع از شنیدن صدای آرام و ظریف شهودتان می‌شود.

 

اغلب افراد نیاز دارند تا در تجربه و رهاسازی موانع احساسی قدیمی و یادگیری زندگی با احساسات بیشتر، کمک بگیرند. اگر فکر می‌کنید به کمک نیاز دارید، یک مشاور، درمانگر، یا گروه حمایتی خوب پیدا کنید. در جستجوی درمانگر، از دیگران درخواست معرفی کنید و برای یافتن شخصی که به نظرتان مناسب باشد، بدون تردید چندین نفر را مصاحبه کنید. سعی کنید درمانگری پیدا کنید که به احساسات خود متصل باشد، با شما به‌صورت واقعی و صادقانه ارتباط برقرار کند، و از تجربه و ابراز احساسات خودتان و اعتماد به خودتان حمایت کند.

 

چه از کمک حرفه‌ای استفاده کنید چه نه، عادت کنید که در طول روز مرتب از خودتان بپرسید چه احساسی دارید. سعی کنید بین آنچه فکر می‌کنید و آنچه احساس می‌کنید تمایز قائل شوید (بسیاری از افراد در این مورد مشکل دارند). تا جایی که می‌توانید، احساسات خود را بپذیرید و از آن‌ها لذت ببرید؛ خواهید دید که این کار دروازه‌ای به زندگی غنی، کامل، و پرشور باز می‌کند.

 

تمرین

هنگامی که صبح از خواب بیدار می‌شوید، چشمان خود را ببندید و توجه‌تان را به مرکز بدن خودقلب، شبکه خورشیدی، و شکممعطوف کنید. از خود بپرسید اکنون از نظر احساسی چه حسی دارید. سعی کنید احساسات خود را از افکاری که در ذهن دارید جدا کنید. آیا احساس آرامش، هیجان، اضطراب، غم، خشم، شادی، ناامیدی، گناه، عشق، تنهایی، رضایت، جدیت، یا بازیگوشی می‌کنید؟

 

اگر درون خود احساس اضطراب یا ناراحتی دارید، به آن حس نزدیک شوید و به آن صدا بدهید. از آن بپرسید که چه احساسی دارد و از شما چه می‌خواهد. تلاش کنید صدای آن را بشنوید و به دیدگاهش گوش دهید. نسبت به احساسات خود همدل، مهربان، و حمایتگر باشید. از خود بپرسید که در این لحظه چه کاری می‌توانید برای مراقبت از خود انجام دهید.

 

این تمرین را قبل از خواب شبانه و در هر زمان دیگری از روز که مناسب به نظر می‌رسد، تکرار کنید.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد