بهعنوان کانالهایی برای جهان هستی، باید طیف کامل بیان و احساسات در دسترس ما باشد. اگر قدرت برتر به ما بگوید بپریم، باید بدون پرسیدن هیچ سؤالی بپریم. اگر به ما بگوید منتظر بمانیم، باید بتوانیم آرامش داشته باشیم و از فضای بدون فعالیت لذت ببریم تا پیام بعدی فرا رسد.
راهنمای درونی ما همیشه ما را به سمت جنبههایی از خودمان که کمتر رشد یافتهاند، هدایت میکند تا به شیوههای جدید خود را بیان و تجربه کنیم. اگر این انگیزههای درونی را نادیده بگیریم، شرایط خارجی زندگی ما را مجبور میکند که قطبهای مخالف آنچه با آن راحت هستیم را کشف کنیم. بهنوعی، خود برترمان اطمینان میدهد که پیام لازم را دریافت کنیم. گاهی ممکن است از یک قطب به قطب دیگر نوسان کنیم تا به تعادل برسیم.
میتوانید انتظار داشته باشید که شهودتان شما را به سمت مسیری جدید و متفاوت هدایت کند. اگر با یک نوع شخصیت یا الگوی خاص راحت هستید، احتمالاً از شما خواسته میشود که بیان مخالف آن را آغاز کنید. دانستن این نکته، بهویژه در فرایند یادگیری برای شنیدن راهنمای درونی، مفید است. قانونی خوب در این مورد میتواند این باشد که «منتظر غیرمنتظره باشید.»
یکی از مهمترین قطبهایی که باید توسعه و تعادل یابند، انرژیهای «بودن» و «انجام دادن» هستند. اغلب ما با یکی از این انرژیها بیشتر هویت پیدا کردهایم و دیگری را نادیده گرفتهایم.
این دو نوع را میتوان «انجامدهندگان» و «درون نگرها» نامید که تقریباً معادل شخصیتهای «نوع A» و «نوع B» در اصطلاحات روانشناسی هستند.