فرهنگ ما به دستاورد و بهرهوری وسواس دارد. در نتیجه، دچار اپیدمی کارزدگی شدهایم، جایی که ما خود را بسیار بیشتر از حد لازم یا سالم تحت فشار قرار میدهیم. لازم است یاد بگیریم که چگونه استراحت کنیم، از خود مراقبت کنیم و از زندگی لذت ببریم. برخی افراد در نقطه مقابل قرار دارند؛ آنها میدانند چگونه استراحت و تفریح کنند، اما در تمرکز و سختکوشی برای دستیابی به اهداف دچار مشکل هستند.
وقتی از انرژی خود پیروی میکنید و کاری را که لحظه به لحظه برایتان درست به نظر میرسد انجام میدهید، تفاوت بین کار و تفریح محو میشود. دیگر کار چیزی نیست که مجبورید انجام دهید. وقتی مشغول انجام کاری هستید که دوست دارید، ممکن است سختتر از همیشه کار کنید و بیشتر تولید کنید، اما از کار خود لذت و رضایتی چنان عمیق خواهید برد که گاهی شبیه به تفریح به نظر میرسد.
هر یک از ما هدفی واقعی دارد و هر یک از ما کانالی یکتا برای جهان هستی است. تنها با بودن در هر لحظه به جهان کمک میکنیم. لازم نیست در زندگی خود دستهبندیهای سختگیرانهای داشته باشیم – این کار است، این تفریح. همهچیز در جریان پیروی از کائنات درهم میآمیزد و پول بهعنوان نتیجه کانال باز شده جریان مییابد. کار دیگر چیزی نیست که برای بقا و تأمین زندگی مجبور به انجام آن باشید. دیگر فقط برای پول درآوردن کار نمیکنید. در عوض، لذتی که از ابراز وجودتان حاصل میشود، بزرگترین پاداش است. پول بهطور طبیعی بهعنوان بخشی از زندگی بهدست میآید. برای برخی، کار کردن و دریافت پول حتی ممکن است مستقیماً به هم مرتبط نباشند؛ ممکن است تجربه کنید که هر کاری که انرژی انجام دادنش را دارید انجام میدهید و پول به زندگی شما وارد میشود. دیگر مسئله این نیست که «این کار را انجام بده و بعد پول دریافت کن». این دو عنصر بهسادگی بهطور همزمان در زندگی شما وجود دارند، اما لزوماً رابطه مستقیم علت و معلولی با یکدیگر ندارند.
ادامه مطلب ...